
قصههای پریان، نوستالژی کودکی خیلیهامون بوده. از بین قصههایی مثل سیندرلا، شنل قرمزی، دخترک کبریت فروش، راپونزل و بندانگشتی، خیلیهامون حداقل چندتا از این قصهها رو شنیدیم یا کارتونش رو دیدیم.
اما تا حالا فکر کردید این قصهها از کجا اومدن و چرا بعد از این همه سال هنوز هم برای خیلی از بچهها و حتی بزرگسالها جذاب هستن؟!
این قصههایی که اسمشون رو آوردیم به اصطلاح «قصه پریان» یا «Fairy tale» هستن که بهشون قصه عامیانه هم گفته میشه. فرق قصه با داستان اینه که قصه هیچ نویسنده مشخصی نداره و یک روایتی هست که دهان به دهان در طول نسلها منتقل شده.
قصههای پریان در واقع قصههای فولکلوریک هستن؛ یعنی قصههایی که از باورهای مردمی شکل گرفتن و معمولا یه پند و اندرزی توی دل خودشون دارن.


اولین بار «شارل پرو» شروع به جمعآوری این قصهها کرد و سبک قصههای پریان رو توی ادبیات به وجود آورد. جالب اینکه پرو وقتی 67 سالش بود و موقعیت کاریش رو از دست داد، تصمیم گرفت زمانش رو با بچههاش بگذرونه و نتیجه شد داستانهایی که تا امروز باقی موندن!
خیلی از قصههای پریان مثل شنل قرمزی، زیبای خفته، گربه چکمه پوش و سیندرلا اولین بار توی کتاب شارل پرو چاپ شدن. بعد از شارل پرو، برادران گریم یعنی جیکوب و ویلهلم گرین یکسری دیگه از قصههای فولکلور رو جمعآوری کردن.
از قصههایی که این دو برادر گردآوری کردن سفید برفی، راپونزل، هانسل و گرتل، شاهزاده خانم و قورباغه و خیلی داستانهای دیگه رو میشه نام برد. برادران گریم زبانشناسان آلمانی بودن و بیشتر کارتونهای والت دیزنی هم بر اساس قصههایی هست که این دو برادر جمعآوری کردن.
هانس کریستین آندرسن دانمارکی هم یکی دیگه از نویسندگان بود که قصههای پریان رو با سبک و سیاق خودش به نگارش درآورد. قصههای بند انگشتی، دخترک کبریت فروش و جوجه اردک زشت که نوستالژی بچگیهامونه، کار این نویسندهست.
قصههای پریان، افسانههای فولکلوریک هستن که نویسندههای زیادی در طول تاریخ این قصهها رو جمعآوری کردن و به نگارش درآوردن. توی این قصهها معمولا پریان، جنها، حیوانات و قهرمانان نقش دارن. خیلیهامون با این قصهها بزرگ شدیم و قشنگترین تصاویری دوران کودکیمون رو کتابها و کارتونهای قصههای پریان تشکیل دادن. شما چه خاطرهای از این قصهها دارید؟
منبع ویکی پدیا