
مهدی اخوان ثالث با تخلص م. امید در دنیای شعر و ادب فارسی شناخته میشه و آثار فاخری رو از خودش به جای گذاشته. شاعر پادشاه فصلها، پاییز، خودش در اسفند ماه سال 1307 در مشهد به دنیا اومده.
پدرش علی نام داشته و یکی از سه برادری بود که به مشهد نقل مکان کرد. به همین خاطر هم نام خانوادگیشون رو اخوان ثالث به معنای برادران سه گانه گذاشتند! پدر مهدی، عطار بود و از دنیای شعر و ادب فارسی دور نبود.
شاعر ناامیدی ادبیات فارسی، در زمان تولدش فقط با یک چشم دنیا رو میدید و بعد از مدتی با کلی نذر و نیاز مادرش تونست بینایی چشم دیگهاش رو هم به دست بیاره!
اخوان از نوجوونی به سمت موسیقی و شعر کشیده شد و سهتار میزد تا اینکه سر از انجمن ادبی خراسان درآورد. اما توی مشهد دووم نیاورد و در سال 1327 راهی تهران شد.
در سال 1330 مجوعه ارغنون رو نوشت که قالب شعرهای این مجموعه از قصیده تا مثنوی و رباعی متنوعه. بعد از کودتای سال 1332، اخوان هم مثل هنرمندان و شاعران دیگه دستگیر شد و 11 ماه در زندان بود.
بعد از آزاد شدن، اخوان مجموعه زمستان رو منتشر کرد که متاثر از فضای سیاه اون دوران بود و این طور شروع میشد: «سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت…»
م. امید در سال 1329 با دخترعموش ازدواج کرد و حاصل این ازدواج 3 دختر (لاله، لولی، تنسگل) و 3 پسر (توس، زردشت، مزدک علی) بود. البته دو دختر اخوان یکی بعد از تولد و یکی در 20 سالگی در رودخانه کرج، فوت شدند.
تا سال 1368 اخوان مجموعههای بعدی خودش رو منتشر کرد که بنمایههای حماسی داشتند و ترکیبی از شعر نیمایی و شعر کلاسیک ایرانی بودند. در سال 69 اخوان برای دیدار با دوستانش به آلمان رفت و بعد از بازگشت به تهران، در 4 شهریور 1369 در سن 61 سالگی درگذشت. مقبره این شاعر در توس و در کنار آرامگاه فردوسی بزرگه.

من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که میبینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بیبرگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است؟
اشعار اخوان ثالث متاثر از دورهای که در اون زندگی میکرد، بنمایههای اجتماعی و گاهی حماسی داشتند. تلاش اخوان این بود که شعر کهن فارسی و شعر نیمایی رو پیوند بده و به همین دلیل خیلی از نویسندگان و شاعران، اخوان رو همردیف با شاملو و نیما میدونند که سبک جدیدی به شعر فارسی اضافه کرده. «امید نقطه پایان شعر کهن در شعر نو بود.»
یک شعر از اخوان که دوستش داری رو برامون بنویس.