
دون کیشوت، اثر سروانتس، نویسنده مشهور اسپانیاییه که باعث شکلگیری ادبیات کلاسیک اروپا شد. خیلیها اعتقاد دارن این کتاب کاملا بدون مرزه و هر فردی با هر عقیده و تفکری از خوندنش لذت میبره.
یکی از دلایلی که خوندن رمان دون کیشوت رو لذتبخش میکنه، بالا و پایینهای زیادیه که تو داستان وجود داره. تضادی که در دو شخصیت این کتاب هست، شما رو وارد جریانی میکنه که دل کندن ازش سخته.
از طرف دیگه سروانتس توی این کتاب خیلی ظریف و دقیق جزئیات و اتفاقات رو توصیف میکنه تا مخاطب همچنان برای شنیدن ادامه ماجراها ذوق و شوق داشته باشه.
رمان دون کیشوت به صورت خطی و از زبان سوم شخص یعنی دانای کل روایت میشه. البته توی این ساختار خطی، رویا و واقعیت و خیالپردازی وجود داره و قرار نیست صرفا یه داستان معمولی و رئال بخونید.
دون کیشوت که از قدیمیترین رمانهای تاریخ ادبیات محسوب میشه، اولین بار 400 سال پیش منتشر شد و هنوز هم بعد از گذشت 4 قرن، داستانش برای مخاطب گیرا و جذابه.
شخصیت اصلی داستان «دون کیشوت» انقدر به داستانهای حماسی و شوالیهای علاقه داره که تصمیم میگیره خودش هم به یکی از قهرمانهایی که در داستانها خونده، تبدیل بشه.
«دون کیشوت» به همراه خدمتکار وفادارش «سانچو پانزا» به دل ماجراجوییهای مختلفی میرن و در کنار هم دور دنیا رو میچرخند. دون کیشوت که قدرت تخیل بالایی داره در این کتاب با کلی دشمن فرضی مبارزه میکنه!

داستانها و ماجراهای این دو مرد انقدر جذاب توصیف شده که هر مخاطبی رو با خودش همراه میکنه. در واقع دون کیشوت برای اسپانیاییها جایگاهی مثل شاهنامه برای ایرانیها داره.
اگه به داستانها و ماجراهای حماسی، عاشقانه و تخیلی علاقه دارید، مطمئن باشید که زبان و نگارش سروانتس، شما رو هم با خودش همراه میکنه.
رمان دون کیشوت یکی از قدیمیترین رمانهای زبان نوین اروپا محسوب میشه. سروانس بخش اول این کتاب رو زمانی که زندانی بود نوشت و به صورت مجزا در سال 1605 در مادرید منتشر کرد. بخش دوم کتاب ده سال بعد به چاپ رسید.
در ایران این کتاب رو انتشارات مختلفی چاپ کردند که معروفترینشون نشر ثالث با ترجمه محمد قاضی هست. شما این کتاب رو با ترجمه کی خوندین و کدوم بخشش رو دوست دارید!؟