رخشنده اعتصامی، مشهور به پروین اعتصامی، ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز به دنیا و در کودکی با خانوادهاش به تهران اومد. پروین رو با دیوان اشعارش که حقیقتا بسیار نغز و تاثیرگذاره میشناسیم. پروین اعتقاد والایی به حقایق عملی، زندگی معنوی و حیات عرفانی داشته که در دیوانش هم این مفاهیم کاملا ملموسه. تا جایی که سعید نفیسی شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی در خصوص پروین اعتصامی گفته: «پروینی که من بارها دیدم بدین گونه بود: قیافهای بسیار آرام داشت. با تأنی و وقار خاصی جواب میگفت و مینگریست. هیچگونه شتاب و بیحوصلگی در او ندیدم. چشمانش بیشتر به زیر افکنده بود. یاد ندارم در برابر من خندیده باشد. وقتی که از شعر او تحسین میکردم با کمال آرامش میپذیرفت. نه وجد و نشاطی مینمود و نه چیزی میگفت. هرگز یک کلمه خودستایی از او نشنیدم و رفتاری که بخواهد اندک نمایش برتری بدهد، از او ندیدم…»
دیوان پروین اعتصامی شامل ۵ هزار و ۶۰۶ بیت در قالب ۲۰۹ قصیده، قطعه، غزل، مثنوی و ۵ قطعه کوتاه دو سه بیتی و ۱۱ تکبیتی است. گفته میشه که این دیوان شامل همه اشعار پروین نیست و وی چند سال پیش از مرگش، یک قسمت از اشعارش رو که دوستشون نداشته سوزانده. پروین به تشویق ملک الشعرای بهار در ۱۳۱۵ خورشیدی دیوان خودش رو منتشر کرد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.
پروین اعتصامی به علت ابتلا به بیماری حصبه و در حالی که تنها ۳۵ سال داشت در ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ از دنیا رفت.
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی کوژپشت و گفت این اشک دیده من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است آن پادشا که مال رعیت خورد گداست
بر قطره سرشک یتیمان نظاره کن تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست
پروین! به کجروان سخن از راستی چه سود؟ کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست؟
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.